دست نوشته های محسن سیفی

مجموعه ای از دست نوشته های شخصی بنده

دست نوشته های محسن سیفی

مجموعه ای از دست نوشته های شخصی بنده

مطلبی برای 18 سوالی که پاسخش را نمی دهند؟

با سلام

با وجود اینکه علاقه به شرکت در مباحث سیاسی ندارم اما همیشه در زندگی خودم سعی کردم با افراط و تفریط ها و جانب داری های آگاهانه و ناآگاهانه مقابله کنم. در مطلب مربوط به 18 سوالی که پاسخش را نمی دهند؟ در وبلاگ بسیج جهانی  که از نظر بنده 18 شبهه بی سند و مدرک و کاملاً جانب دارانه در جهت تخریب شخصیت بیش نیست، مباحثی مطرح شده که بر خود لازم دانستم به آنها پاسخ بگویم.

اول از هر چیز توجه شما رو به توضیحات نویسنده وبلاگی که این مطلب در آن منتشر شده جلب می کنم: "در این وبلاگ محافظه کار نخواهم بود ،مصلحت سنجی های عاقلانه سهم کسانی که بر کرسی های سرخ و سیاه تکیه زده اند ..."!!! و حالا توجه شما رو به بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر (روز انقلاب اسلامى و جوانان) (۱۳۷۷/۱۱/۱۳ ) جلب می کنم: "این مسائل یکسان نیستند و نمی شود یک حکم کلّی درباره آنها داد. البته «مصلحت» که شما می گویید، طبیعی است که مصلحت اندیشی و رعایت مصالح نظام، واقعاً یک اصل است؛ در این که شکی نیست. یک وقت مصلحت یک کشور و مصلحت یک ملت، یک اقدام و حرکتی را اقتضاء نمی کند. طبعاً مصلحت چیز مهمّی است و نباید آن را ندیده گرفت؛ اما این که به بهانه مصلحت، ما دائماً کار بد بکنیم و آن را استمرار دهیم، این البته خیلی غلط است." (منبع: http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?id=1712&p=bayanat)

آیا تناقضی بین این دو مطلب دیده نمی شود؟

و حالا سوالات مطرح شده:

 

1-      نکته اول در مورد جمله امام: زمانى امام خمینى (ره) این جمله را فرمودند: که دشمن بعثى عراق، جنگ تمام عیار را روز 59/ 6/ 31 آغاز کرده بود در حالی که می دانیم آزادی خرمشهر در سال 1361 رخ داده است.

دشمنى با استعداد ارتش آماده در ابتداى تهاجم داراى:

1- 12 لشکر شامل 5 لشگر پیاده 5 لشکر زرهى و 2 لشکر مکانیزه.

2- 15 تیپ مستقل شامل 10 تیپ پیاده: 1 تیپ زرهى، یک تیپ مکانیزه و 3 تیپ نیروى مخصوص.

3- تعداد نیروى زمینى ارتش عراق با استعداد 195 هزار پرسنل.

4 600 قبضه توپخانه

5 5400 دستگاه تانک و نفربر.

6 4000 قبضه توپ ضد هوائى تجهیز و پشتیبانى مى‏شد.

7 با هماهنگى نیروى هوایى که در آن زمان داراى 366 فروند هواپیماى جنگنده.

8 400 هیلکوپتر بود، حملات خود را شروع کردند.

9 به مدت 8 سال یکماه یعنى 95 ماه این جنگ تحمیلى ادامه داشت.

جواب دوم: دشمن بعث ابتداى حمله تا حوالى قصر شیرین و در غرب آمد و آنجا را اشغال نمود.

مأخذ:

1- چرا مرگ بر اسرائیل؟ ص 6.

سخنرانى آیه اأ خامنه‏ اى در مراسم گشایش کنفرانس بین المللى حمایت از انتفاضه. (منبع: http://www.yasinmedia.com/questions-answers/%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D8%B0%D8%B1%D8%AF-%D9%85%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%B5%D8%AF-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%DA%AF%D8%B4%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%AF.html)

و حالا در مورد ماجرای ربوده شدن حاج احمد متوسلیان که البته در آن زمان اشتباه استراتژیک روی داد اما شرح واقعی ماجرا:

از آزادی خرمشهر تا آزادی جنوب لبنان

12
روز پس از آزادسازی خرمشهر در خرداد سال 1361، تهاجم وحشیانه ارتش اسرائیل به جنوب لبنان آغاز شد. نیروهای اسرائیلی در عرض یک هفته خود را به بیروت رسانده و این شهر را به محاصره خود درآوردند. جمهوری اسلامی ایران که اشغال لبنان را پاسخی به عملیات الی بیت المقدس و آزادی خرمشهر می دید، تصمیم به پشتیبانی از دولت لبنان گرفت و با تأیید امام خمینی، یک هیئت عالی رتبه نظامی ایران روانه سوریه شد که احمد متوسلیان ـ فرمانده تیپ محمد رسول الله (ص) ـ  به عنوان یکی از مجرب ترین فرماندهان و کارشناسان نظامی، در آن هیئت حضور داشت. با هماهنگی های انجام شده، متوسلیان به تهران بازگشت و طی چند روز، با فراخوان همرزمان خود در پادگان امام حسین (ع)، حرکت به سوی لبنان را اعلام کرد و در ابتدای امر، به همراه پانصد نفر از داوطلبین تیپ 27 محمد رسول الله (ص)، عازم سوریه شد و آنان را تحت عنوان قوای محمد رسول الله (ص)، در پادگان "زبدانی" واقع در نزدیکی مرز لبنان مستقر کرد. چندی بعد با تصمیم جمهوری اسلامی مبنی بر ورود به خاک عراق، قسمت اعظم قوای ایرانی مستقر در سوریه که به دلیل برخی مسائل جاری میان مسئولان سوری، هنوز موفق به رویارویی مستقیم با رژیم اشغالگر قدس نشده بودند، باید به ایران باز می گشتند تا در عملیات بزرگ آتی که "رمضان" نام داشت، شرکت کنند. احمد متوسلیان که قصد داشت پیش از بازگشت، برای مشاهده خطوط اسرائیل در بیروت و تهیه گزارشی از وضع موجود آن، سفری به این شهر داشته باشد، تصمیم خود را با سفیر ایران در سوریه حجت الاسلام محتشمی پور، در میان گذاشت و علی رغم مخالفت او با این عمل، با اصرار فراوان آماده حرکت به سمت بیروت شد.

 
ربودن حاج احمد در راه اجرای فرمان امام

سردار سعید قاسمی نیز نقل می کند در صبح روز 14 تیر 61 در حالی که وی به همراه حاج همت سعی داشتند تا حاج احمد متوسلیان را از رفتن به بیروت منصرف کنند، حاج احمد می گوید: حضرت امام به بنده امر کرده اند گزارشی از وضعیت شیعیان جنوب لبنان را تهیه کنم و برای ایشان ببرم، لذا بهتر است خودم به این مأموریت بروم .

احمد متوسلیان به همراه سید محسن موسوی کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت، کاظم اخوان خبرنگار و عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی و تقی رستگار مقدم، در بعد از ظهر روز 14 تیر ماه 1361 در حالی که با یک اتوموبیل مرسدس با پلاک رسمی و کد دیپلماتیک، در جاده ساحلی طرابلس ـ بیروت به سوی پایتخت در حرکت بودند و توسط یک اتوموبیل نیروهای امنیت داخلی لبنان ویژه امنیت سفارتخانه های خارجی اسکورت می شدند، در پست بازرسی "برباره" توسط شبه نظامیان مسیحی موسوم به فالانژیست، متوقف و ربوده شدند. شواهد موجود حکایت از آن دارد که نیروهای فالانژ به سرکردگی ایلی حبیقه و سمیر جعجع این چهار نفر را ربوده و پس از مدتی آنها را تحویل صهیونیست ها دادند . (منبع: http://www.mashreghnews.ir/fa/news/322745/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-32-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%81%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%98%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%AA%D9%88%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%A7%D9%86)

در سایت منبع های مطالب نوشته شده است.

پس دیده می شود که این یک اشتباه استراتژیک نظام در آن زمان بوده است و یک یا چند شخص خاص را نمی توان عامل آن دانست.

2-      بنده هرچه در سایت های جستجو کردم جمله"فرزندم جانباز شیمیایی است" منتسب به آقای هاشمی رفسنجانی پیدا نکردم!

و حالا نکات جالب تر: آقای هاشمی رفسنجانی سه پسر به ترتیب به نام های محسن، مهدی و یاسر می باشد که با جستجوهای انجام شده بنده متوجه شدم هیچ کدام در سوئیس تحصیل نکرده اند. محسن متولد 1340 دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک از دانشگاه پلی تکنیک مونترال کانادا می‌باشد. مهدی تحصیلات راهنمایی و دبیرستان را در مدرسه نیکان به پایان برد و سپس در رشته‏ی مهندسی مخابرات وارد دانشگاه تهران شده و موفق به اخذ مدرک کارشناسی گردید. او دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مهندسی سیستمهای انرژی است که "مدرک معادل" بوده و پس از گذراندن یک دوره آموزشی بین دانشگاه صنعتی شریف و سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت کشور اخذ شده است. و یاسر تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه تهران و علم و صنعت گذرانده و دارای مدرک فوق لیسانس MBA از دانشگاه علم و صنعت است. من سایت های مختلفی را برای این اطلاعات مطالعه کردم و جهت یکسان بودن منابع سایت دانشنامه آزاد ویکی پدیا رو به عنوان منبع معرفی می کنم:

زندگینامه محسن هاشمی: http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C_%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C

زندگینامه مهدی هاشمی: http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C

زندگینامه یاسر هاشمی: http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%B1_%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C_%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C

دوستان هر منبع دیگه ای هم خواستند میتونن مطالعه کنند.

ضمنا در مورد حضور فرزندان هاشمی رفسنجانی در جبهه توجه شما رو به این خاطره از سردار فضلی جانشین رییس سازمان بسیج مستضعفین که در مصاحبه ای اون رو بیان کرده جلب می کنم:

"... وی ادامه داد: در مقطع قطعنامه که دو فرزند آقای هاشمی رفسنجانی از رزمندگان بسیجی لشگر سیدالشهدا هستند و خیلی از افراد دیگر که آقازاده هایشان در یگان ها حضور داشتند، جز یگان ها بودند. این حکایت از این داشت که همه و رزمنده ها احساس تکلیف می کردند به همین دلیل بود که ما توانستیم پیشروی را متوقف کنیم و دشمن را با دادن تلفات سنگینی دوباره به عقب برگردانیم، لذا مقطع و شرایط و فراز و نشیب های آن را باید درنظر گرفت و نمی توان کلی بیان کرد..."

منبع : http://www.khabaronline.ir/detail/377212/Politics/parties

3-      در مورد پسر آقای رضایی نتایج حاصل از جستجوهای بنده نشان می دهد که ایشان اسناد و اطلاعاتی رو به سازمان سیا نداده است اما در ماجرای مهاجرت وی به آمریکا مواضع تندی علیه نظام گرفته است و چگونگی بازگشت او به ایران دچار ابهام است و برای بنده نیز مورد سوال است. البته در مورد محرمانه ترین پست پس از بازگشت من نتوانستم به منبعی در این زمینه دست پیدا کنم و خوشحال میشیم سوال کننده این منابع رو بیان کنه.

4-      برای این جمله هم هیچ منبعی را نتوانستم بیابم!!!

5-      در این زمینه توجه شما رو به ابهام ذکر شده در متن نامه صدام به آقای هاشمی جلب می کنم:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

جناب آقای علی اکبر هاشمی رفسنجانی،

رئیس جمهوری محترم اسلامی ایران

 پس از اتکال بر خداوند متعال و به نیت از بین بردن تمامی موانعی که بر سر راه ایجاد روابط برادرانه میان تمام مسلمانان و از جمله برادران مسلمان ایران وجود دارد و به منظور فعال ساختن ..."

ادامه نامه رو در لینک زیر مطالعه بفرمایید:

http://www.jamnews.ir/detail/News/383486

6-      در این زمینه صحبتی ندارم اما فراموش نکنیم که فرمانده کل قوا رهبر می باشد و به نظر می رسد که در آن زمان تصمیم نظام با توجه به شرایط موجود در این زمینه سخت بوده است.

7-      سوال های 7و8و9و10 بیان انجام وظیفه هر یک از مسئولین وقت بوده است که ممکن است اشتباه بوده باشد اما در موقعیت مکانی و زمانی هر کدام از مسئولین با توجه به اطلاعات و مدیریت خود تصمیمی را گرفته اند که قطعا در آن زمان بهترین تصمیم بوده است.

8-      ضمناً توجه به این بخش از پیام امام به مناسبت پذیرش قطعنامه 598 هم بسیار جالب است. مطالبی که شاید هیچ کدام از ما آنها را ندیده یا نشنیده باشیم و فقط تنها قسمت جام زهر برای ما برجسته شده است. برای شخص بنده خواندن این نامه بسیار جالب و البته مفید بود و به شما نیز توصیه می کنم این نامه را مطالعه بفرمایید:

"...من باز می گویم که قبول این مسئله برای من از زهر کشنده تر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم و نکته ای که تذکر آن لازم است این است که در قبول این قطعنامه فقط مسئولین کشور ایران به اتکای خود تصمیم گرفته اند.

و کسی و کشوری در این امر مداخله نداشته است. مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می دانم و شما می دانید که من به شما عشق می ورزم و شما را می شناسم، شما هم مرا می شناسید. در شرایط کنونی آنچه موجب امر شد تکلیف الهی ام بود.

شما می دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم، اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشته ام با خدا معامله کرده‌ام. عزیزانم، شما می دانید که تلاش کرده ام که راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی شما مقدم ندارم. خداوندا، تو می دانی که ما سر سازش با کفر را نداریم. خداوندا، تو می دانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی ، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی. خداوندا، تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیةاللّهارواحنا لتراب مقدمه الفداء – و رسیدن به خودت جبران فرما.

فرزندان انقلابی ام، ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد. می دانم که به شما سخت می گذرد، ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد؟ می دانم که شهادت شیرینتر از عسل در پیش شماست، مگر برای این خادمتان اینگونه نیست؟ ولی تحمل کنید که خدا با صابران است.

بغض و کینه انقلابی تان را در سینه ها نگه دارید، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست و تاکید می کنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من می باشند.

آنها را از این تصمیمی که گرفته اند شماتت نکنید، که برای آنان نیز چنین پیشنهادی سخت و ناگوار بوده است.

که انشاءاللّه خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضایت خود فرماید..."

11- سوال 11 و 12 بسیار خنده دار و مضحک از نظر بنده و حتی شاید توهین آمیز به بسیاری از مسئولین و ملت ایران باشد!!!

13و 14- اگر سند و مدرکی برای این ادعا وجود دارد پس لطفا دوستان آن را به قوه قضائیه مورد اعتماد نظام ارائه دهند تا با خاطیان برخورد صورت گیرد.

15- طرح کننده این سوال آیا حاضر است برای این ادعای خود قسم بخورد؟! یا فقط بر پایه حدس و گمان اینگونه سخن می گوید؟! اصلا چرا گزینه ای به نام احمدی نژاد در اینگونه سوالات وجود ندارد!؟

16- ای کاش بر پایه حدس و گمان های بی پایه و اساس با آبروی انسان ها بازی نکنیم!!!

17- در این مورد هم هیچ اطلاعاتی نتوانستم پیدا کنم و ممنون میشم منبع این شبهه مطرح شود!!!

18- متأسفانه در این زمینه هم نتوانستم منبعی را بیابم و بازم هم ممنون میشم منبع این شبهه مطرح شود!!!

باز هم از همه انتظار دارم از انتشار شایعات و شبهات بی پایه و اساس جدا خودداری نمایند.

ضمناً در پایان این رو هم باید بگم که این مطالب بنده دلیلی بر دفاع از شخصیت های نامبرده نیست و در ابتدای متن هم عرض کردم که از افراط و تفریط ها بیزارم و واقعاً از آن عذاب می کشم. از دروغ، از ریختن آبروی افراد و ...

هدف بنده صرفا آگاه سازی بود.

 

 

 

 

 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد